علم قاضی از موضوعات مهم ادلۀ اثبات و یکی از طُرق اثبات جرم است. در مقالۀ حاضر با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی، به بررسی این مقوله در حقوق افغانستان پرداخته شده است. سؤال اصلی این است که از نظر حقوق افغانستان، آیا قاضی در هنگام صدور رأی، میتواند به علم خود که مبتنی بر اصول و قواعد علمی بوده و از طرق متعارف بهدست آمده است، استناد کند؟ طبق یافتههای این تحقیق، قاضی میتواند به علم خود استناد کند به این شرط که موضوع دعوا حقالناس باشد، قاضی علم خود را در حال داشتنِ منصب قضا حاصل کرده باشد، این علم برایش در جای حاصل شده باشد که در همانجا قاضی است، استفاده از این علم، بیطرفی قاضی را نباید زیر سؤال ببرد و تحصیل آن باید مبتنی بر اصول و قواعدی چون اصل برائت و اصل مشروعیت باشد. رعایت این اصول و قواعد، موجب میشود که قاضی در استناد به علم خود، نظر شخصی را اعمال نکرده و از لجامگسیختگی و بینظمی آرا جلوگیری شود. هدف مقاله این است که بررسی شود تا مشخص شود که علم قاضی تا چه حد میتواند مشکلات حقوقی و قضایی افغانستان را برطرف کند و موجب تسکین آلام جامعه و تأمین عدالت و امنیت و حقوق جامعه شود.