یکی از قوانین کیفری اسلام قصاص است که به معنای استیفای اثر جنایت تبهکار است؛ و در واقع کیفری است که متناسب با جنایت جانی بر او وارد میشود؛ و این جنایت ممکن است به نفس یا اعضای بدن انسان وارد گردد. مهمترین هدف تشریع قصاص، ابقای زندگی و حیات بشر است. قصاص صرفاً با عمدی بودن جرم اعم از جرح یا قتل تحقق نمییابد بلکه شرایط دیگری لازم دارد که با نبود آنها موانعی برای قصاص ایجاد مینمایند به عبارت دیگر عمدی بودن جرح یا قتل شرط لازم است نه کافی، فلذا نبود شرایط کافی در واقع همان موانع قصاص میباشد؛ بنابراین ثبوت و اجرای کیفر قصاص منوط به وجود شرایطی است که فقدان هر یک از آنها میتواند مانع اجرای قصاص گردد. وقصاص عبارت است از؛ مجازات مجرم، به تناسب جرم. واهمیت این تحقیق در دوجانب خیلی برجسته است هم در جانب عملی وهم درجانب علمی؛ زیرا در مقام عمل بنا است که ارگان های قضایی برای هرفردی از مردم افغانستان(شیعه وسنی) که مرتکب قتل شود حکم به قصاص نماید. و زمانی در مقام اجراء سهولت و پذیرش را شاهدیم که حکم قصاص از نظر هر دومذهب مورد بررسی وتایید قرار گرفته باشد. ودر جانب علمی نیز هرمسئله علمی که مورد نقد وبررسی بیشتر قرار بگیرد وتفاوت های شان مورد دقت و واکاوی قرار گیرد، بامعیارهای اساسی و جدید وارید عرصه خواهد شد. و از سوی به نظرمیرسد فقه حدود وصغور قصاص را به طور اساسی مطرح نموده و شرائط وموانع قصاص درفقه حنفی وجعفری تفاوت های چندی دارد، دراین تحقیق ازروش کتابخانهی وبراساس روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است در بحث برابری در دین با تبعیت از نظر فقهای شیعه با جزئیات بیشتری به جنایتهای میان مسلمانان و غیرمسلمانان فقهاپرداخته اند و احکام زیادی را بیان کرده اند.